چکیده :
ترجمه ماشینی :
فیلسوف هربرت اسپنسر (1820-1903) امروزه کمتر به یاد میآید، اما در اواخر قرن نوزدهم او شخصیتی مشهور جهانی بود و بسیار مورد مطالعه بود.
اسپنسر در زادگاهش انگلستان محبوب بود، اما در آمریکا بسیار مورد توجه بود.
محققان مدرن عموماً این محبوبیت را ناشی از داروینیسم اجتماعی اسپنسر می دانند - یعنی اعتقاد او به این که انتخاب طبیعی برای بهبود نوع بشر روی انسان ها عمل می کند و باید انجام دهد.
از سوی دیگر، بسیاری از کسانی که آثار اسپنسر را مطالعه کرده اند، ادعا می کنند که او اصلا داروینیست اجتماعی نبوده است.
ادعای من این است که اسپنسر یک داروینیست اجتماعی بود، اما جنبههای دیگر کارش محبوبیت او را در آمریکا توضیح میدهد، به ویژه دیدگاههای او درباره الهیات و دین، و تلاشهای جسورانهاش برای متحد کردن دانش زیر پرچم علم.
کار اسپنسر در بسیاری از روزنامهها، نشریات و کتابهای قرن نوزدهم آمریکا مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
گستره این منابع، از مجلات مشهور گرفته تا مجلات فنی علم و الهیات، این امکان را فراهم می کند که ببینیم چگونه اسپنسر برای مخاطبان مختلف به تصویر کشیده شده است.
برای خواننده مذهبی، کار اسپنسر گاهی اوقات به عنوان اولین گام در جهت آشتی مسیحیت و علم مدرن نشان داده می شد.
با این حال، اغلب او را به عنوان یک آگنوستیک خطرناک مینگریستند که موقعیتش برای دین آشکار مخرب بود.
در نشریات سکولار، اسپنسر به عنوان یک جوینده بی باک حقیقت، یک تکامل گرا، و یک جامعه شناس که نظریه های توسعه انسانی او افکار سیاسی مدرن را آگاه می کرد، خدایی شد.
با این حال، نویسندگان نیز در مورد نظریههای خاص او درباره جامعه، حکومت و اخلاق انتقاد کردند.
شهرت اسپنسر که در دهههای 1870 و 1880 بسیار بلند بود، تا زمان مرگ او در سال 1903 رو به زوال بود.
این پایاننامه تلاش میکند هم محبوبیت آمریکایی اسپنسر و هم ناپدید شدن مجازی او را از حافظه آمریکایی در قرن بیستم توضیح دهد.
the philosopher herbert spencer (1820-1903) is little remembered today, but in the late nineteenth century he was a world-renowned figure and widely read.
spencer was popular in his native england, but even more highly regarded in america.
modern scholars generally understand this popularity as stemming from spencer’s social darwinism—that is, his belief that natural selection does and should operate on humans to improve mankind.
on the other hand, many of those who have studied spencer’s work claim that he was not a social darwinist at all.
it is my contention that spencer was a social darwinist, but that other aspects of his work explain his popularity in america, most notably his views about theology and religion, and his audacious attempts to unify knowledge under the banner of science.
spencer’s work was discussed and critiqued in many nineteenth-century american newspapers, periodicals, and books.
the range of these sources, from popular magazines to technical journals of science and theology, makes it possible to see how spencer was portrayed for a variety of audiences.
for the religious reader, spencer’s work was sometimes represented as a first step towards reconciling christianity and modern science.
more often, however, he was seen as a dangerous agnostic whose position was destructive to revealed religion.
in secular publications, spencer was deified as a fearless seeker after truth, an evolutionist, and a sociologist whose theories of human development informed modern political thought.
however, writers also found much to criticize about his specific theories of society, government, and ethics.
spencer’s reputation, so lofty in the 1870s and 1880s, was already fading by the time he died in 1903.
this dissertation attempts to explain both spencer’s american popularity and his virtual disappearance from american memory in the twentieth century.